سید شهیدان اهل قلم
تنها مجموعه ای که توانست فرهنگ اصیل و صحنه های فابریک جبهه را معرفی کند
روایت فتح
مستندهایی بود که این بزرگوار به همراه همکارانش با هزار خون دل خوردن و خون دادن ثبت و ضبط کرد و میراثی
بس گرانبها در تاریخ ایران اسلامی بجای ماند و اگر نبود آن تلاشهای عاشقانه ، امروز بر ما چه میگذشت ؟؟؟
در سالگرد عروجش بر خود وظیفه دانستم تا به پاس خدمات بینظیرش یادی کرده و با او در ادامه ی راهش تجدید
پیمان نمایم باشد که مرا در هر دو سرا دستگیری نماید
گوشه ای از مظلومیتهای او را که به طور گزینشی انتخاب کردم مینویسم .مظلومیتی که هنوز ادامه دارد اما به
شکلی دیگر
سید مرتضی آوینی
که در زمانه خویش هم او را نشناختند و هنوز هم ناشناخته مانده است چون راهش خلوت است و غریب...
چه اینکه از سوی دشمن و دوست، به غلط دوست و دشمن تلقی می شد و هنوز می شود.
شبه روشنفکران و حتی کسانیکه مسلک انقلابی داشتند ، با او مخالفت می کردند؛
هر چه بود سیدمرتضی به نحوی غریبانه درهمه موارد مظلوم واقع می شد و او تا مرگ این مظلومیت را به
همراه خود داشت و اگر نبود که مولایش او را
«سید شهیدان اهل قلم»
بنامد ،معلوم نبود که این حجاب مظلومیت هنوز برطرف شده باشد.
البته او شمع جمع حلقه ای از یاران و مریدانی بود که همگی از اهل مجاهدت و فضل و علم و نبوغ بودند.
آوینی این اواخر کارش به جایی رسیده بود که پس از سال ها کار مستندسازی در جهاد و تلویزیون از آنجا خارج و یا
شاید اخراج شده بود
پس از مرگش حتی کسانی از دوستان و شاگردانش نتوانستند بر بنای عظیمی که او برساخته بود، بخش
درخوری بیفزایند.
او چه برای محرومین فیلم میساخت و چه برای رزمندگان، به مذاق برخی خوش نمی امد.
"گروه جهاد" تشکیل می شود.
گروه جهاد اولین گروهی بود که بلافاصله بعد از شروع جنگ به جبهه رفت.
دو تن از اعضای گروه در همان روزهای اول جنگ در قصر شیرین اسیر شدند
در روزهای محاصرهی خرمشهر برای تهیهی فیلم وارد این شهر شد.
ماجرای آوینی و جهاد سازندگی با پایان جنگ، پایان نمی گیرد.
اواخر سال 69 مرتضی آوینی و چند نفر دیگر به این نتیجه میرسند که نمیتوانند به کار با جهاد و تلویزیون
ادامه دهند
مدیران وقت تلویزیون وجهاد میگفتند: الان دوره سازندگی است چرا جنگ را فرموش نمیکنید
ما دیگر نمیخواهیم شما درباره ارزشهای انقلاب اسلامی به مفهومی که به جنگ و صدور انقلاب پرداختید، کار
کنید. شما یک واحد وابسته به جهاد سازندگی هستید و ما میخواهیم الان درباره مرغ و خروس و گاو و گوسفند و
کود دامی کار کنید!»
وی در ادامه می گوید:
فکر میکردیم وقتی آقای فروزش - که قبلاً از مسئولان جنگ بود - وزیر جهاد بشود، اتفاقهای مثبتی می افتد
اما قضیه کاملاً برعکس شد. ...
نگاه آوینی را نمیپسندیدند و دیگر برایشان قابل قبول نبود.
برای اتمام حجت ، آوینی پیش فروزش رفته موقع بازگشت، تصمیم گرفت از جهاد برود.
آقای فروزش حرفهایی را میزند که او اصلاً انتظار ندارد.
یاکارجدیدجهادرا انجام بدهیدو یاجایی برویدکه فکر میکنید میتوانید آنجا کار کنید.
درصورتیکه عده ای می گفتند فضای کشور را جنگی نکنید و دیگر اینقدر از صدور انقلاب سخن نگویید.
رهبر انقلاب بر استمرار فضای مستند سازی جنگ حتی پس از انقلاب نیز تاکید داشت.
در دیدار اعضای گروه روایت فتح با رهبر انقلاب که مدتی پس از شهادت مرتضی صورت می گیرد. مسیر سید
مرتضی را تایید می کنند میفرمایند:
مستندساز ى که من اصرار داشتم باقى بماند، به خاطر نقش ویژهى آن در حفظ فضاى جنگ در کشور است؛ نه
اینکه بخواهیم القاى حالت جنگى بکنیم. الان که عملاً جنگ نیست لکن ما مىخواهیم نگذاریم آن احساسات و
حالتى که در دوران جنگ بود، از حافظهها زدوده شود. باید ببینید در هر زمان چه چیز مناسب است و آن را تهیه
کنید. اگر بتوانید مستندسازى را ادامه دهید، به نظر من کار مهم و خوبى است. البته در مستندسازى، نقش کلام
همان کارى که خود مرحوم شهید آوینى مىکرد خیلى مهم است.»
حالا پس از چند سال کار مطبوعاتی و سینمایی در حوزه هنری، دیگر طاقت ماندن نداشت و به دوستانش گفته
بود بعد از عید از حوزه هنری می روم و البته رفت اما برای همیشه و از قتلگاه فکه!
کوله بار سید بر زمین مانده است...